استاد کیم فصل
استاد کیم (فصل ۲)
پارت ۷۲
یوری : پس معلوم شد کی منو اروده اینجا
تهیونگ : درسته حدس زدی
تهیونگ جلو یوری استاد و با لحنه مهربانی گفت
تهیونگ : اگه این قرار داد رو امضاء کنی صاحب یه ثروت میشی
یوری پوخندی زد
یوری : انگار زنت بهت حال نداده نه که اومدی بهم همچین چیزی میدی
تهیونگ کمی عصبی گفت
تهیونگ : یالا امضاء اش کن
یوری با دادی که تهیونگ زد با ترس خودکار را برداشت و تا میخواست سند رو بخونه تهیونگ نگذاشت و گفت
تهیونگ : زود باش ....
یوری زود امضاء اش کرد و گفت
یوری : منو به اون دختره ترجیح دادی چرا
تهیونگ : تو حتی به پایه مینو هم نمیرسی پس گورتو گم کن .....
یوری : چه ثروتی که بهم پول دادی
تهیونگ : صاحب یه ثروت شدی امشب میفهمی یعد از ساعت ۱۰ بیا آدرسی که بهت گفتم آلام برو دیگه
یوری بلند شد و با چشم هایش اشکی گفت
یوری : تو پشیمون میشی تهیونگ
تهیونگ : از اینکه تا الان گذاشتم تو این اتاق بمونی بخاطر اینکه یه خانمی و بهت احترام قائلم
یوری سمته در رفت و تا از در بیرون رفت مینو را دید که از راه رو سالون به سمته اون اتاق میرفت
یوری ... تهیونگ این خیانتی که بهم کردی بد تموم میشه
سمته تهیونگ رفت و هر دو دست هایش را دوره گ*ردنه تهیونگ حلقه کرد و ل*ب هایش را گذاشت رو ل*ب های تهیونگ همان زمان مینو در چهار چوب در ظاهر شد
مینو ظرف های عذا که تو دست هایش بود اوفتاد رو زمین و بغضی تو گلو اش پیچیده شد
تهیونگ زود یوریرا هول داد و اوفتاد رو زمین مردمک چشم هایش رو سمته مینو چرخوند
تهیونگ : مینو ....
مینو زود شروع به دویدن کرد از سالون خارج شد و صدا تهیونگ را شنید
تهیونگ هم به دنبال اش میرفت با اون لباس های سفیدی که پوشیده بود وقتی میدوید دامن لباس هایش بالا میرفت
تا میخواست سوار ماشین بشه دستی مانه رفتن اش شد و توسط اون برد کشیده شد در آغوش اش!
تهیونگ : مینو بزار توضیح بدم
مینو که اشک هایش سرازیر شدن و فقد گریه میکرد به حرف های تهیونگ گوش نمیکرد چه کسی میتونست حال مینو را در کنه وقتی عاشق یکی هستی و میبینی داره از یک نفره دیگه ل*ب میگیره حس میکنه خودش هیچی نیست ... نماند اون حرف های قشنگی که بهش گفته میشد توسط تهیونگ
@Yonjin953
پارت ۷۲
یوری : پس معلوم شد کی منو اروده اینجا
تهیونگ : درسته حدس زدی
تهیونگ جلو یوری استاد و با لحنه مهربانی گفت
تهیونگ : اگه این قرار داد رو امضاء کنی صاحب یه ثروت میشی
یوری پوخندی زد
یوری : انگار زنت بهت حال نداده نه که اومدی بهم همچین چیزی میدی
تهیونگ کمی عصبی گفت
تهیونگ : یالا امضاء اش کن
یوری با دادی که تهیونگ زد با ترس خودکار را برداشت و تا میخواست سند رو بخونه تهیونگ نگذاشت و گفت
تهیونگ : زود باش ....
یوری زود امضاء اش کرد و گفت
یوری : منو به اون دختره ترجیح دادی چرا
تهیونگ : تو حتی به پایه مینو هم نمیرسی پس گورتو گم کن .....
یوری : چه ثروتی که بهم پول دادی
تهیونگ : صاحب یه ثروت شدی امشب میفهمی یعد از ساعت ۱۰ بیا آدرسی که بهت گفتم آلام برو دیگه
یوری بلند شد و با چشم هایش اشکی گفت
یوری : تو پشیمون میشی تهیونگ
تهیونگ : از اینکه تا الان گذاشتم تو این اتاق بمونی بخاطر اینکه یه خانمی و بهت احترام قائلم
یوری سمته در رفت و تا از در بیرون رفت مینو را دید که از راه رو سالون به سمته اون اتاق میرفت
یوری ... تهیونگ این خیانتی که بهم کردی بد تموم میشه
سمته تهیونگ رفت و هر دو دست هایش را دوره گ*ردنه تهیونگ حلقه کرد و ل*ب هایش را گذاشت رو ل*ب های تهیونگ همان زمان مینو در چهار چوب در ظاهر شد
مینو ظرف های عذا که تو دست هایش بود اوفتاد رو زمین و بغضی تو گلو اش پیچیده شد
تهیونگ زود یوریرا هول داد و اوفتاد رو زمین مردمک چشم هایش رو سمته مینو چرخوند
تهیونگ : مینو ....
مینو زود شروع به دویدن کرد از سالون خارج شد و صدا تهیونگ را شنید
تهیونگ هم به دنبال اش میرفت با اون لباس های سفیدی که پوشیده بود وقتی میدوید دامن لباس هایش بالا میرفت
تا میخواست سوار ماشین بشه دستی مانه رفتن اش شد و توسط اون برد کشیده شد در آغوش اش!
تهیونگ : مینو بزار توضیح بدم
مینو که اشک هایش سرازیر شدن و فقد گریه میکرد به حرف های تهیونگ گوش نمیکرد چه کسی میتونست حال مینو را در کنه وقتی عاشق یکی هستی و میبینی داره از یک نفره دیگه ل*ب میگیره حس میکنه خودش هیچی نیست ... نماند اون حرف های قشنگی که بهش گفته میشد توسط تهیونگ
@Yonjin953
- ۱۵.۱k
- ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط