توی شیرینی تو اول قند دوم می شود

توی شیرینی ، تو اول ، قند دوم می شود
مزه سوهان اعلا پیش تو گم می شود
بین قطاب و گز و نقل محلی ساده است
حدس اینکه طعم لب های تو چندم می شود

روزها رد می‌شود، چشمت شرابی کهنه‌تر
پلکهایت کم کَمک تبدیل به خُم می‌شود

هر کجا ساکن شوی در نقشه، مانند شمال
جمعیت آنجا گرفتار تراکم می‌شود

چشم بسته، هر کسی بویت کند توی سرش
باغهای پرگُلِ قمصر تجسم می‌شود

ماه را جای تو می گیرم نمی دانم چرا
اینقدر این روزها سوءتفاهم می شود!

دود کن اسپند را، چشم حسود از دیدنت
شورِ شور، اصلا دو تا دریاچه‌ی قم می‌شود

وقتِ شرعی، لطف کن از پیش مسجد رد نشو
موجبات سستیِ ایمان مردم می‌شود

وسوسه یعنی تو ! شالیزار هم یعنی بهشت
بیخودی آدم دچار سیب و گندم می شود...

#جواد_منفرد
دیدگاه ها (۴)

عاشقم🌼اهل همین کوچه‌ بن‌بست کناری که توازپنجره‌اشپای به قلبِ...

بانو جان...این را بدان،تو ڪه با وقار راه میروے...باد ڪه چادر...

رج به رجمی بافم خیالت را...می شود بیاییاین دوست داشتن رادور ...

دلتنگ که شدیبرای دو نفر چای بریزسهم خودت را بنوشو بگذار سهم ...

📗 عموی بابا عموی بابا که مُرد وسط یک مهمانی خانوادگی داشتیم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط