ات ولی پدر

ات ولی پدر
پ.ات همین که گفتم
ات ولی من ب..ا...ک..ره ام
پ.ات خب؟ما به پول نیاز داریم میفهمی دختره ی احمق
ات و..ولی
پ.ات همین که گفتم
ات چ..چشم پ..پدر
پ.ات آفرین برو وسایلاتو جمع کن
ات مگه چند باره؟
پ.ات یک هفته هر روز
ات و..ولی من نمیتونم
پ.ات پولش خیلی خوبه

ویو آت
من نمیخوام نمیتونم هنوز فقط ۱۸ سالمه هفت روز من نمیتونم مامانم صدامونو شنید و اومد
م.ات عزیزم چرا باید آت و اذیت کنیم اگه بخوای من میرم
پ.ات لازم نکرده،وضعمون خرابه باید بره
ات م..مادر عیبی ندارد میرم (بغض و لبخند فیک)
م.ات ولی
ات عیبی ندارد میرم وسایلمو جمع کنم
م.ات باشه عزیزم
رفتم تو اتاقم و تا می‌تونستم گریه کردم اون پسر عموی دختر باز و هولم هر روز
دیدگاه ها (۱۰)

با یه دختری م..ی..خوا..به باورم نمیشه به این زودی قرارع درد ...

کوک توله خوب بخور امشب که قرارع زی.رم ج..ون بدی ات گ..گشنم ن...

یه درخواستی دارم:ا٫ت چون خانوادش فقیر بودن ز.یر خواب جونگ کو...

اسلاید دوم لباس آتاسلاید سوم لباس جسیکا

رمان عشق اجباری پارت اول

پارت آخرآنچه گذشت: از دستشویی امدم بیرون که دیدم......یهو یو...

P¹¹ویو تینا از خواب با صدای دوش حمام بیدار شدم - آه دوباره ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط