یادایام

🍃 🌹 🍃 🌹 🍃 🌹 🍃
#یاد_ایام

#رهی_معیری

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم

چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم

در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم

درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم

بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش
نغمه ها بودی مرا تا همزبانی داشتم
🍃 🌹 🍃 🌹 🍃 🌹 🍃
دیدگاه ها (۱)

همیشه نگرانمنکند دیر نگرانت شوم!نکند زود دلتنگم شوینکند زود ...

یک ریز به خودم می‌گویم،تو را خواب دیده‌امو تو هنگام خواب، هی...

🌺 🍃 🌺 🍃 🌺 🍃 🌺 🍃 #بازا ( #زندگی_جاوید )#اسماعیل_نواب_صفابخت ب...

بیا که بر سر آنم که پیش پای تو میرم ازین چه خوش ترم ای جان ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط