تا کبوتر میشوم تیر و کمان رو میکنی

تا کبوتر میشوم تیر و کمان رو میکنی...
بال و پر تا میزنم، صیدم به گیسو میکنی..

مینشینی با نگاهت روبرویم در کمین..
کار صد خنجر تو با تیغ دو ابرو میکنی...

میزنی بر قلب من صدتیر زهرآلود عشق..
وه که صید شیر با چشمان آهو میکنی....

میشوم گرد و غباری مینشینم بر تنت..
با تمسخر جامه و تن را تو جارو میکنی....

خو نکردم گرچه با نامهربانی های تو..
پس تو کی با مهربانی های من خو میکنی؟.....
دیدگاه ها (۱)

سکوتت را بغل کن ، بغض و گریه دردسر داردکجا فریاد کردن در دل ...

تو چشمای پر از دردم ، بدنبال چه میگردیاسیر این تب و دردم ، ت...

ساقی امشب منم و راهِ شب و دستِ #نیازبا ، دو پیمانه ، از آن ت...

در هوایت بی قرارم #روز و #شب سر ز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط