آنجاکه به عشاق دهی درد محبت

آنجاکه به عشاق دهی درد محبت



دردی هم از این عاشق دلخسته دوا کن
دیدگاه ها (۱)

بے تـــــــو با قافله ے غصـــــه و غمـــــها چه کنــــــمتار...

بی توهر شبمنم و گوشه ی تنهاییِ خویشپای در دامنِ غم ،سر به گر...

اگر هنوز من آواز آخرین توام ،بخوان مرا و مخوان جز مرا که می ...

لطفی کن و در خلوت محزون من ای دوستآرام و قرار دل دیوانه ی من...

آنجا که بـه عُشاق دهی درد محبتدردی هم از این عاشقِ دلخسته دو...

ورق بزن

نمیخواد دست خانمهای کارگرت رو ببوسی .‌ببین دردش چیه مشکلش چی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط