part

part 160
جنیور: میشه یکم صحبت کنیم
سوزومه بهش از سرتاپا نگاه کرد
سوزومه: در مورد چی میخوای صحبت کنی چی میخوای بگی چی داری که بگی
دوباره بغضش گرفت
سوزومه: اصلا با چه رویی سرتو بالا میبری
جنیور: اونجور که فک میکنی نیســ.....
سوزومه: چجوریه ها؟ چجوریه میخوای بگی من دارم اشتباه میکنم هیچیزی بین شما نیست من الکی بزرگش کردم الان حتما طلبکار هم هستی که بی دلیل باعث طلاقمون شدم
جنیور: چرا داره برات سنگین میشه خیانتم مگت خودت نبودی گفتی که یروز بهت خیانت میکنم چون تو هیچ عشقی از طرفت نمیدی چون تو هیچ هسی بهم نداریو فقط منو بعنوان برادر میدونی پس چرا الان این اتفاق برات سنگینه
سوزومه: چون خریت کردم، خریت کردم که عاشقت شدم الانم دارو تاوانشو با کاری که کردی پس میدم
گریش تند شد
سوزومه: اونروز من خر اومده بودم که بهت اعتراف کنم من خر فک میکردم تو دلت فقط منم. منم که حفره قلبتو پر کردم ولی نمیدونستم پو هم مثل لاشیای بیرونی که بخواطر هوست شناسناممو خط خطی کردی
اشکاشو پاک کردو با خشم بهش نگاه کردو با صدای بم بهش گفت
سوزومه: مستر جنیور وین همچی بینمون تموم شده دیگه نمیخوام حتی از پنج متریم هم رد بشی هسی که الان بهت دارم نفرت واقعیی
بدون این که منتظرش حرفش بمونه دوییدو از. اونجا دور شد داشت میرفت داخل کلاسش که به یکی برخورد کرد افتاد زمین سرش بالا اورد دید
لیلی: حالت خوبه چیزیت نشده
سوزومه: خوبو خوبم
لیلی دستاشو گرفتو بلندش کرد سوزوه خواست بره کلاسش که لیلی دوبارت دستشو گرفتو نگهش داشت
لیلی: وایسا گریه کردی چیزی شده
سوزومه: نه گریه نکردم چیزی نیست
لیلی: سوزی دروغ نگو چیشده
سوزومه: هیچی با جنیور بحثم شد
لیلی: اخ یادم نبود اونم اینجا درس میخونه
سوزومه: مهم نیست دیگه همچی گذشت
لیلی: اون احتمالا زیاد قراره ازین ملاقاتا فراهم کنه
سوزومه: نمیکنه