آدم وقتی جوان است

آدم وقتی جوان است
به پیری جور دیگری فکر می‌کند.
فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند...
دیدگاه ها (۴)

حالِ خوبت را به هیچکس گره نزن !یاد بگیر بدونِ نیاز به دیگران...

اتاق‌های تودرتو؛پنجره‌هایی که روبه‌هم باز می‌شنآب‌پاشُ پر از...

💙 💜 💚 موی سپید و کمر خمیده اتحکایت از پیری وجودت داردولی دلت...

💛 💚 💙 اگر چه بود او مادربزرگم. درون سینه قلب کوچکی داشت. زما...

چپتر ۱۲ _ سایه انتقامکوهستان ساکت است. نه باد می وزد، نه جیر...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط