کیاتواین لحظه همنطورکه گریه میکردن باخودشون گفتن مگه بکهی

کیاتواین لحظه همنطورکه گریه میکردن باخودشون گفتن مگه بکهیون کجای این دنیاروگرفته بود مگه جای کیو تنگ کرده بود
ای خدا عمرش زیاد باد ولی هنوزم بایاد اوری این صحنه بغضم میگیره ومیزنم زیرگریه شماهام اینطورین؟!!!!
دیدگاه ها (۱۶)

پارت ششم قسمت ۱باانگشتام بازی میکردم اواکه کنارم نشست نگاهم ...

you love me #love #saranghe #exo #kpapافتخارمیکنم که نزدیک ب...

رمان کینگ قسمت ۲پارت۱حس میکردم دارم خفه میشم تند از ساختمون ...

قسمت پنجم پارت اخرتازه از دربیرون رفته بودیم که با لی روبه ر...

p..90همگی قدرتشونو گزاشته بودن وداشتن ییبو مهرموم میکردن دین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط