غریب کوب هر گاه غریبهای از روستا یا شهر دیگری به آبادی

غریب کوب؛ هر گاه غریبه‌ای از روستا یا شهر دیگری به آبادی وارد می‌شد، اولین منزلی را که این کوبه را داشت، دق‌الباب می‌کرد.
دیدگاه ها (۱)

پذیرایی یک زن و مرد ساده روستایی از فرح پهلوی با نان و پنیر ...

پل اجی چای ، شریان حیاتی تبریز ١٣١١ ه ش #ایران_قدیم

زن کوب؛ صدایی زیر و ظریف داشت و کوبیدن آن نشانگر آن بود که ز...

مرد کوب؛ صدایی بم و خشن داشت و کوبیدن آن نشانگر این بود که م...

روستای رنسانسی ایران که ثبت ملی شده است!

اشتباهی که اول ویدئو شروع کرد تاختناین بود که تیمور اومد مون...

ای وای مادرم، دوباره دست به بازویت گرفتی و مرا پریشان کردی، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط