می خواهمت همیشه و امانمی شود
می خواهمت همیشه و امّا..نمی شود
بسیار می زنم در و در وا نمی شود
ای کاش تیغ تیز غمت خیر می گذشت
حالا نهال خم شده سرپا نمی شود
صدها گره زدی به گلویم که نوش من
خود کرده زخمی ام که مداوا نمی شود
بی هیچ گفتگو دل پر خون سکوت کن
از قطره قطره های تو دریا نمی شود
از گفتنم که چشم براه توام چه سود
این قیل و قال کوچه تماشا نمی شود
رفتی بگویمت به مدارا نرو بمان..!
با بغض خون گرفته مدارا نمی شود..
بسیار می زنم در و در وا نمی شود
ای کاش تیغ تیز غمت خیر می گذشت
حالا نهال خم شده سرپا نمی شود
صدها گره زدی به گلویم که نوش من
خود کرده زخمی ام که مداوا نمی شود
بی هیچ گفتگو دل پر خون سکوت کن
از قطره قطره های تو دریا نمی شود
از گفتنم که چشم براه توام چه سود
این قیل و قال کوچه تماشا نمی شود
رفتی بگویمت به مدارا نرو بمان..!
با بغض خون گرفته مدارا نمی شود..
- ۲۶۷
- ۱۱ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط