میخوام نزدیک بشم لبه ی پشت بوم
میخوام نزدیک بشم لبه ی پشت بوم
به اسمون نیگا کنم .... به تنها رفیقی ک در حقم رفیقی نکرد
دوست دارم بارون بباره....حداقل ابرا واسم گریه کنن
خورشید خودشو پنهون کن....مثل همیشه ک نتابید به زندگیه تاریک من
به شهر نیگا کنم....شهری ک همه دشمنم هستن..کسی منو نمیشناسه...منو نمیفهمه...منو دوست نداره
بهم فکر نمیکنه
به پایین نیگا کنم...که مادرمو ببینم...مادری ک هرکاری کرد تا بچش خوب زندگی کنه....موفق نشد
اون زندگیو خوب نمیشناخت...از پیشش میرم تا کمتر زجر بکشه
به اسفالت کوچه نیگا کنم...چیزی ک بعد تاریکیو تنهاییو دودو غمو شرما قراره منو اغوشش بکشه
به خون خشکیده روی دستام نیگا کنم...به زخمام...زخمایی که تو کل بدنم هستن... همیشه کنارم بود
بعد
به روبروم
به توی خیالی نیگا کنم
بیام جلو تا بغلت کنم
اما تو
مثل همیشه رهام کنی
بی هماهنگی
منو تو اوج رها کنی
به اسمون نیگا کنم .... به تنها رفیقی ک در حقم رفیقی نکرد
دوست دارم بارون بباره....حداقل ابرا واسم گریه کنن
خورشید خودشو پنهون کن....مثل همیشه ک نتابید به زندگیه تاریک من
به شهر نیگا کنم....شهری ک همه دشمنم هستن..کسی منو نمیشناسه...منو نمیفهمه...منو دوست نداره
بهم فکر نمیکنه
به پایین نیگا کنم...که مادرمو ببینم...مادری ک هرکاری کرد تا بچش خوب زندگی کنه....موفق نشد
اون زندگیو خوب نمیشناخت...از پیشش میرم تا کمتر زجر بکشه
به اسفالت کوچه نیگا کنم...چیزی ک بعد تاریکیو تنهاییو دودو غمو شرما قراره منو اغوشش بکشه
به خون خشکیده روی دستام نیگا کنم...به زخمام...زخمایی که تو کل بدنم هستن... همیشه کنارم بود
بعد
به روبروم
به توی خیالی نیگا کنم
بیام جلو تا بغلت کنم
اما تو
مثل همیشه رهام کنی
بی هماهنگی
منو تو اوج رها کنی
- ۲.۰k
- ۱۸ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط