از وقتی دیدمت

✚ از وقتی دیدمت✚

〘Part 13〙

......: تو میدونی عشق به چه معناست؟
...... : عشق........... نه نمیدونم....... ولی می دونم زمانی که یک ادم عاشق میشه وه احساسی داره.....
...... : چه احساسی؟
....... : یه احساس خوب، مهم نیست که دقیقا امن هم به تو این حس رو داشته باشه یا نه، فقط مهم اینه که از بودن در کنارش لذت می بری، هر وقت که می بینیش احساس می کنی خوشحال تر از همیشه ای ، احساس می کنی گل های توی قلبت با دیدنش شکفته میشه، می دونی...... خیلی احساس قشنگیه
.
.
.
فیلیکس : حالت خوبه؟
ا/ت : او. ه. هوم * ترسیده
فیلیکس : ترسیدی؟
ا/ت : چ. چی ن. نه نه م. معلومه که نه
و بعد فیلمی با لبخند ریزی ادامه داد
فیلیکس : ولی این طور به نظر نمیاد ها
که ناگهان جیغ بعضی از افراد سالن سینما که ا/ت هم جزو اون ها بود همه جا رو گرفت
.
.
فیلیکس : فیلمش چطور بود؟
و ا/ت که هنوز داشت داخل ذهنش صحناتی که دیده بود رو تکرار می کرد اخمی کرد و گفت
ا/ت : تو که گفتی ترسناک نیست
فیلیکس : ولی من تا جایی که چک کردم ترسناک نبود می دونی چیه راستش.......
و دقیقا زمانی که سرش رو برگردوند تا دختری که همراهش اومده بود رو ببینه گوله برف بزرگی به سرش خورد
فیلیکس : خیلی خوب ..... پس قراره با هم بازی کنیم.....
.
.
هر چقدر که می دویدم فایده نداشت درسته که توی عمیق زیادی از برف بودیم ولی اون با تمام قدرت و توان دنبالم میومد که درست زمانی فاصلمون کمی کم شد و به من نزدیک شد گوله برف بزرگ و سنگینی رو به سرم زد و این باعث شد به زمین بخورد و روی برف ها بیوفتم وقتی روی برف ها نشستم فیلیکس دستش رو به سمتم برای اینکه کمکم کنه که بلند بشم گرفت و من دستم رو روی دستش گذاشتم ولی به خلاف چیزی که فکر می کرد من اون روی به سمت خودم
کشیدم و اون یکی دستم رو که توش برف بود رو اماده کردم تا من هم انتقام کار یکه کرد رو بگیرم
اما با کاری که کرد دستام شل شد و به سمت پشت گردنش رفت
.
اروم لب هاش رو روی لب هام حرکت می داد
و این برام ارامش خاصی رو به وجود می اورد
.
.
.
حمایت .......... 🖤🌚
میشه اون دستای قشنگ رو روی دکمه دنبال کردن بزنی با این کارت دل یه دختر رو اکلیلی می کنی ✨
.
تا اینجا چطور بودش؟
ادامش بدم؟