ارتشی من

ارتشی من
پارت ۲

ویو بینا
وارد کلاس شدم که یهو خوردم به یه چیز سفت مثل دیواز سرمو بلند کردم و دیدم که یه پسر جذاب و چشم ابرو مشکی و هیکلی که یکی از دستاش کلا تتو بود جلوم وایساده

کوک: مگه کوری چرا جلو پاتو نگاه نمیکنی؟ هاااااا (داد)
بینا: ببخشبد هواسم نبود
کوک: یعنی چی که هواسم نبود؟ باتوامممممم (دادشدیو بلند)
بینا: من که معذرت خواهی کردم یاروووو چرا سرم داد میزنی هاااا؟( باداد بیشتر از کوک)
کوک: ببین دختر جون اعصاب ندارم برو گمشو کنار
بینا: از اول میگفتی
کوک: میره
پرش زمانی به داخل کلاس وقتی بینا وجرمی میخوان خودشونو معرفیکنن
معلم: خوب بچه ها امروز ۲تا دانش آموز جدید داریم بیاید تو خو دتونو معرفی کنید

بینا: آنیونگ هاسه یو من پارک بینا هستم
جرمی: آنیونگ من جرمی هستم
تهیونگ: خانم ببخشبد این کلاس همه پسرن چرا باید یه دختر بیاد اینجا؟
معلم: لابد بیناهم تو مدرسه ی قبلیش شر بوده
(بچه ها این کلاس همه پسرن قبلا یه دختر بوده که کوک عاشقش بوده تو کلاسشون وباهم بودن اما دختره جلوی چشم کوک بهش خیانت میکنه البته اونم با پسر خاله ی بینا البته هنوز نمیدونن که بینا دختر خاله ی هوانگ این یوپه (همون پسره که با دوست دختر کوک بوده)همه ی بچه های این مدرسه خر پولن)

بینا: خانم باید کجا بشینم؟
معلم تو برو بغل کوک جرمی توهم برو بغل کانگ
جرمی و بینا باهم چشم
ویو بینا
رفتم بغل همون پسره که انگار تسمش کوک بود همونی که مثل چی رید بهم ازش خوشم نمیومد معلوم بود سرد و خشن هست بهشم میخورد قلدر باشه
کوک: هوی الان که تینجا نشستی اینو بدون ازت بدم میاد (به خاطر خیانت از دخترا بدش میاد)
بینا: خوب که چی الان چیکارکنم
کوک: گفتم که مثل بقیه ی دخترا بهم آویزون نشی
بینا:
بینا: چرا باسد ازتو آویزون بشم؟

اینم از پارت ۲ درسته شرایط انجام نشد اما بازم گذاشتم لطفا حمایت کنید ♥♥♥