پارت

#پارت_17


+ چرا فیلم ترسناک اخه بابا


- یعنی نمخوای با شوهر عزیزت بشینی فیلم ترسناک ببینی .. * مرموز *


+ خب .. خب باشه


- افرین دختر خوب ، یه بخشی از تنبیهتم همینه ...


+ باشه

- خوبه * خنده پیروزمندانه *


روی مبل نشستیمو فیامو گذاشتم .. از شروعش معملوم بود خیلی ترسناکه ...

خبلی بی حس فیلمو میدیدم ، یه خواهر جنی بود خانوادهه رو تسخیر کرده بود بعد میکشت همه رو ...


یهو چشم خورد به ایتک ، بالشتو بغل کرده بودو از ترس به خودش میلرزید ...

خندم گرفته بود ، یهو خواهر جنی دستشو کرد توی چشای یارو کندش که ایتک جیغش بلد شد...


+ وایییی ارشام قطعش کن تورو خدا ..


گرفتمش توی بغلمو و سفت فشارش دادم ...

- اروم دختر جون ... نترس تا وقتی توی بغل منی ...


همون لحظه صدای جیغ از توی فیلم بلند شد ، یعد ایتکم جیغش رفت رو هوا ...



- آیتکککک گوشمو کرر کردییی * فریاد *


+ بب.. ببخشید خب ترسیدم...
دیدگاه ها (۱۰)

#پارت_18+بب..ببخشید خب ترسیدم ...- دوساعته واسه عمم روزه میخ...

#پارت_19+ مگه از جونم سیر شدم...- وایسا اگ الا بگیرمت من مید...

#پارت_16غذارو اوردو مشغول خوردن شدیم ... - آیتک ..+ جونم از ...

#پارت_15قشنگ معلوم بود خیلی ترسیده ... ول نمدونست منه سنگ دل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط