شعر می گویم و باران می نوشم

شعر می گویم و باران می نوشم

تو آنقدر دوری

که شعرهایم پناهم می دهند

پشت شانه هایشان

تا سردم نشود

و غصه نخورم

از تنهایی..
دیدگاه ها (۲)

در نگاهت خودم را می بینمهر روزشکسته ترغمگین ترو تو را که با ...

آدم های کمی هستند که می دانند،تنهایی ِ یک نفر حرمت دارد .همی...

#موهایت راازمقابلِ #چشمانت#کناربزن_بانوبگذار...#نگینِ همچون ...

طعمصبحهایم دردست لبهای توست بڪَودوستت دارم بڪَذارآسمان نفس ب...

عاشقانه های شبنم

اگر من در زندگی ام باران بودم....‌می شستم تمام غم ها را از پ...

دوستت دارمانقدر زیاد که گاهی وقت هاکه دوریچشمانم بی اختیار ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط