امروز

امروز...
سلام را من می آورم
بوسه اش با تو....
عشق را من می آورم
آغوشش با تو.....
درد را من می آورم
التیامش با تو...
شعر را من می آورم
زمزمه اش با تو...
اصلا ....
تمام اینها با من
تو ...
خودت را بیاوری

برایم کافی است
کافی است
کافی است
دیدگاه ها (۱۱)

دوست داشتن چیستجز رها کردن دنیاو آویختنبه گردن یک نفردوست دا...

هرچه می خواهمت از یاد برم ممکن نیست من تو را دوست نمی دارم ا...

گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید آمدد و همه فرضیه ها ریخت ب...

بیقرار آمدی اما به قراری که نبود ماه شهناز شدی در شب تاری ک...

اصلا حالا تو هی شعر بخوان...از عاشقی بنویس...از عشق...اینها ...

برخط لبان تو ، خدا " عشق نوشته "از فرق سرت تا نوک پا " عشق ن...

مادر...در ستایش دنیای پرمهرت ترانه ای از اخلاص خواهم سرودوگل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط