کشاورزی ساعت گرانبهایش را در انبار علوفه گم کرد هرچه جستج

کشاورزی ساعت گرانبهایش را در انبار علوفه گم کرد هرچه جستجو کرد، آن را نیافت. از چند کودک کمک خواست و گفت هرکس آنرا پیدا کند جایزه می‌گیرد.
کودکان گشتند اما ساعت پیدا نشد.
تا اینکه پسرکی به تنهایی درون انبار رفت و بعد از مدتی بهمراه ساعت از انبار خارج شد. کشاورز متحیر از او پرسید چگونه موفق شدی؟
کودک گفت: من کار زیادی نکردم، فقط آرام روی زمین نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تیک تاک ساعت را شنیدم. به سمتش حرکت کردم و آنرا یافتم!

حل مشکلات، نیازمند یک ذهن آرام است!

#طبیعت
دیدگاه ها (۴)

گران باش !!گاهی برای خودت هم خط و نشان بکش ...رژیمِ ارزشمندی...

چه زیبا گفت جلال آل احمد: ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ ...!!ﮔﺎﻫــ...

حذف کن کسانی را ک باعث غمت می‌شوندبیش ازحد که کوتاه بیایی می...

"نه" گفتن رو یاد بگیربدون اینکه بخوای توضیح اضافه‌ای بدی !#ط...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط