ویو رها
ویو رها
اولش از حرف لیدیا تعجب کردم اما بعدش به خودم آمدم مقبول کردم که بهش کمک کنم
رسیدم خونه و به اعضا سلام کردم شام خوردیم خوابیدیم
(فردا)
با آلارم بیدارشدم امروز فن سایت. داشتیم
پس رفتم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم آمدم بیرون لباس پوشیدم
و با اعضا رفتیم فن سایت
داشتیم از فن سایت می رفتیم بیرون که لیدیا آمد
لیدیا: رها سلام خوبی
رها: ممنون
لیدیا : جنکوگ
جنکوگ : بله
لیدیا یه دفعه جنکوگ رو بغل کرد
اما جونکوگ سری ازش جدا شد
ویو کوک
یه دختر آمد سمتمون وبا رها احوال پرسی کرد بعد آمد پیش من و من رو صدا زد و بغلم کرد به خودم آمدم سری ازش جدا شدم
لیدیا : میگم میشه آشنا بشیم
جنکوگ :باشه
لیدیا : من لیدیام و ۲۲ سالمه
جنکوگ : خوشبختم
لیدیا :من هم همینطور
ویو رها
یه دفعه سر کله الیسا پیدا شد
پارتنر رقص جیهوپ که عاشق جیهوپ بود
از منم هم خوشش نمیاد منم از اون خوشم نمیاد
الیسا : سلام
همه : سلام(سرد)
اولش از حرف لیدیا تعجب کردم اما بعدش به خودم آمدم مقبول کردم که بهش کمک کنم
رسیدم خونه و به اعضا سلام کردم شام خوردیم خوابیدیم
(فردا)
با آلارم بیدارشدم امروز فن سایت. داشتیم
پس رفتم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم آمدم بیرون لباس پوشیدم
و با اعضا رفتیم فن سایت
داشتیم از فن سایت می رفتیم بیرون که لیدیا آمد
لیدیا: رها سلام خوبی
رها: ممنون
لیدیا : جنکوگ
جنکوگ : بله
لیدیا یه دفعه جنکوگ رو بغل کرد
اما جونکوگ سری ازش جدا شد
ویو کوک
یه دختر آمد سمتمون وبا رها احوال پرسی کرد بعد آمد پیش من و من رو صدا زد و بغلم کرد به خودم آمدم سری ازش جدا شدم
لیدیا : میگم میشه آشنا بشیم
جنکوگ :باشه
لیدیا : من لیدیام و ۲۲ سالمه
جنکوگ : خوشبختم
لیدیا :من هم همینطور
ویو رها
یه دفعه سر کله الیسا پیدا شد
پارتنر رقص جیهوپ که عاشق جیهوپ بود
از منم هم خوشش نمیاد منم از اون خوشم نمیاد
الیسا : سلام
همه : سلام(سرد)
- ۱.۶k
- ۱۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط