میشود روزی عزیزت من شوم

میشود روزی عزیزت من شوم؟
قاب عکس روی میزت من شوم؟

با نگاهی من به آغوشت کنم؟
دستهایم حلقه بر دوشت کنم؟

وقت غم با خنده آرامت کنم؟
روی قلب عاشقم خامت کنم؟

مست احساس لطیفت من شوم؟
محو چشمان عفیفت من شوم؟

یاس خوشرنگ لبت بوسیدنی
تا سحر خوانم ز شوقت مثنوی

یار خوبم ، آسمان تقدیم تو
قلب پاک عاشقان، تقدیم تو

بی من از فردا تو رویایی نخواه
عشق را در عمق قلبم کن نگاه

دفتر شعرم دگر تقویم نیست
برگ آن بر بارشی تسلیم نیست

تا تو را دارم به سر فصل دلم
قهرمان قصه هات هستم گلم ‌
دیدگاه ها (۳)

درد داردحال خرابت را ببینند وبرای خفه کردنتبگویند خوبی‌کاش ا...

امروز زادروز من من امروز به دنیاامدمممممممم خوشحالم تولدم مب...

سالها گذشت تا من فهمیدم آدمها احتیاج دارن سفر برن. احتیاج دا...

آدمهایی که شما را بارها و بارها می آزارند، مانند کاغذ سمباده...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط