هر ه را داد نمک خورد و نمدان را شست

هر ڪه را دادے نمک ، خورد و نمڪدان را شڪست

گربه ا‌ے شد بے حیا و عهد و پیمان را شڪست

بر سر سفره نشست و چشم در چشمان ما

لقمه لقمه خورد و اما حرمتِ نان را شڪست...

‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تف به ذات ادم بے چشم ورو و  گربه صفت

#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه
#دلنوشته
دیدگاه ها (۰)

وقتی تنهاییمدنبال دوست میگردیمپیدایش که کردیمدنبال عیبهایش م...

دلم خلوتی ساده می‌خواهدچند خطی شعر فروغبا دو فنجان قهوه كمی ...

رضا خان هم اگر میدید با چادر چه زیبایی جهان پر میشد از قانون...

بعد از تو اشك، هيچ امانم نميدهداسم مرا، بدون تو... باران گذا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط