جوکر هیث لجر به ریچل در حالی که چاقو را بر روی صورت

جوکر (هیث لجر) : [به ریچل در حالی که چاقو را بر روی صورت او نگه داشته]
می دونی زخم های صورتم برای چیه؟
من یه همسر داشتم... زیبا بود، مثل تو.
کسی که بهم می‌گفت من زیادی نگرانم... و باید بیشتر لبخند بزنم.
کسی که قمار بازی می‌کرد و ﻳﻪ ﻋﺎﻟﻤﻪ بدهی ﺑﺎﻻ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮد.
یه روز طلبکارا صورتشو خط خطی کردن،
و ما پولی برای جراحیش نداشتیم، اون نمیتونست تحمل کنه،
ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺪﻭﻧﻪ ﮐﻪ ﺯﺧﻤﺎﺵ برای من ﺍهمیتی نداره،
پس... یه چاقو گذاشتم تو دهنم و این کارو کردم... با خودم!
و میدونی چی شد؟ اون دیگه تحمل دیدنمو نداشت... و ترکم کرد.
حالا من جنبه بامزه قضیه رو می‌بینم...
حالا همیشه لبخند می‌زنم!


شوالیه تاریکی (۲۰۰۸) _ کریستوفر نولان
دیدگاه ها (۵)

جوکر (هیت لجر) : [خطاب به مأمور بازداشتگاه] می خوای بدونی چر...

جوکر (هیث لجر) : من معتقدم هرچیزی که آدمو نکشه حقیقتاً... عج...

کومودوس (خواکین فونیکس) : یه بار برام متنی رو نوشته بودی و چ...

دیدید...این همون مخروبه عکس قبلی بود !!!این عکس یک نکته خیلی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط