موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دد به مرغ و گوسفند و گا

موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش ديد. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد.

ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزيد. از مرغ برايش سوپ درست کردند. گوسفند را برای عيادت کنندگان سر بريدند. گاو را برای مراسم ترحيم کشتند
و در اين مدت موش از سوراخ ديوار نگاه میکرد و به مشکلی که به ديگران ربط نداشت فکر میکرد!

کلیله و دمنه
دیدگاه ها (۳)

خواب دیدم ما را بریدند و به کارخانه چوب بری بردندآن که عاشق ...

زخمی که بعضی حرفا به آدم میزنهمثل همون زخمیه که بریدن کاغذ م...

تو دهان مارعسل هم بریزیبهت زهر تحویل میدهحکایت خیلی از آدمای...

فاصله ات را با آدمها حفظ کن...برای شناختن آدمهااینقدر عجله ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط