این قربانی اصلا در زمان یا قبل از به قتل رسیدن مسموم نشد
•این قربانی اصلا در زمان یا قبل از به قتل رسیدن مسموم نشده بود.
به عبارتی قربانی در هنگام قتل در هوشیاری کامل به سر میبرد..
صدای همه و جر و بحث تمام فضای اتاق رو در بر گرفته بود. درسته حقم داشتن
این قطعا یکی از عجیب ترین قتل ها میشد..
پس چطور به قتل رسیده؟
فردی با صدای رسا سوال خودش رو مطرح کرد
اورگلو در باسخ سرش رو پایین انداخت و سپس نگاهش رو به صفحه مانیتور داد
• ما این عقیده رو داریم که قاتل در زمان قتل خیلی زیرکانه به نحفی به قربانی نزدیک شده یا به عبارتی اون رو در آغوش گرفته بود که قربانی متوجه تیغ توی دستاش نشده بود..
اما با تمام اینا ما هیچ رد یا اثر انگشتی از قاتل پیدا نکردیم و این یه امر طبیعی توی یک قتل به حساب میاد
چون قطعا هیچ قاتلی دوست نداره دستش رو شه..
سای ادامه صحبت های اورگلو رو در پیش گرفت
"این ها بخشی از نتایجی بود که ما در مورد قتل به دست آوردیم ..
و قتل های دوم و سوم..
قتل های دوم و سوم ،قتل های مشابه با این قتل ها بودن .
ولی معمای اصلی چگونگی قتل نیست..
با عوض کردن صفحه مانیتور دوباره به جای قبلش برگشت و این بار با اشاره به تصویر جمله سای رو کامل کرد
£بلکه معمای قاتله ..
با جمله جنیس هجوم عظیمی از سوالات و نور های جشمک زن دوربین روی اون ها متمرکز شد
معمای قتل؟..
یعنی مثل سریال های جنایی..
یعنی قاتل معمایی طرح کرده ؟؟
یعنی اون معما چی...
سوالات افراد سالن مدام بیشتر و بیشتر میشد
اما تمام اونا سوالات بیهوده ای بودن که منجلب به حواس پرتی دخترا میشد
• همگی ساکت شین!
با اختار اول اورگلو تمام سالن به یک باره توی سکوت فرو رفت.
اورگلو با سر تاییدی که به جنیس نشون داد ازش خواست تا ادامه صحبت هاش رو بگه..
£ این قاتل در هر بار قتل با مقداری از خون قربانی داستانی رو روی دیوار صحنه جرم مینویسه..
که سوالی در اون پنهانه...
با ورق زدن صفحه و آوردن تصویر دیوار خونی دوباره نگاهش رو به جمعیت داد.
یوری با صدای بلند داستانی که قاتل نوشته بود رو خوند..
...
#نقاب_مافیا
به عبارتی قربانی در هنگام قتل در هوشیاری کامل به سر میبرد..
صدای همه و جر و بحث تمام فضای اتاق رو در بر گرفته بود. درسته حقم داشتن
این قطعا یکی از عجیب ترین قتل ها میشد..
پس چطور به قتل رسیده؟
فردی با صدای رسا سوال خودش رو مطرح کرد
اورگلو در باسخ سرش رو پایین انداخت و سپس نگاهش رو به صفحه مانیتور داد
• ما این عقیده رو داریم که قاتل در زمان قتل خیلی زیرکانه به نحفی به قربانی نزدیک شده یا به عبارتی اون رو در آغوش گرفته بود که قربانی متوجه تیغ توی دستاش نشده بود..
اما با تمام اینا ما هیچ رد یا اثر انگشتی از قاتل پیدا نکردیم و این یه امر طبیعی توی یک قتل به حساب میاد
چون قطعا هیچ قاتلی دوست نداره دستش رو شه..
سای ادامه صحبت های اورگلو رو در پیش گرفت
"این ها بخشی از نتایجی بود که ما در مورد قتل به دست آوردیم ..
و قتل های دوم و سوم..
قتل های دوم و سوم ،قتل های مشابه با این قتل ها بودن .
ولی معمای اصلی چگونگی قتل نیست..
با عوض کردن صفحه مانیتور دوباره به جای قبلش برگشت و این بار با اشاره به تصویر جمله سای رو کامل کرد
£بلکه معمای قاتله ..
با جمله جنیس هجوم عظیمی از سوالات و نور های جشمک زن دوربین روی اون ها متمرکز شد
معمای قتل؟..
یعنی مثل سریال های جنایی..
یعنی قاتل معمایی طرح کرده ؟؟
یعنی اون معما چی...
سوالات افراد سالن مدام بیشتر و بیشتر میشد
اما تمام اونا سوالات بیهوده ای بودن که منجلب به حواس پرتی دخترا میشد
• همگی ساکت شین!
با اختار اول اورگلو تمام سالن به یک باره توی سکوت فرو رفت.
اورگلو با سر تاییدی که به جنیس نشون داد ازش خواست تا ادامه صحبت هاش رو بگه..
£ این قاتل در هر بار قتل با مقداری از خون قربانی داستانی رو روی دیوار صحنه جرم مینویسه..
که سوالی در اون پنهانه...
با ورق زدن صفحه و آوردن تصویر دیوار خونی دوباره نگاهش رو به جمعیت داد.
یوری با صدای بلند داستانی که قاتل نوشته بود رو خوند..
...
#نقاب_مافیا
- ۳.۱k
- ۳۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط