طرحخوانشدهروزآخر

#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_چهارم
#قسمت_بیست‌ویک
____🍃🌸🍃🌸🍃____

... حامد چند دقیقه بعد رسید و گفت عمار گفته باید بیای بریم جلسه هماهنگی عملیات. به ابراهیم گفتم که به گوش باشد تا بعد از جلسه سریع برویم زیتان. ابراهیم هم تایید کرد و گفت مراقب خودت باش و سپس مشغول نوشتن گزارش و بررسی منطقه عملیاتی از روی نقشه زیتان شد.
با حامد رفتیم جلسه. جلسه در یکی از مقرهای یگان حزب الله در همان روستای خلصه برگزار شد.
همه یگان‌های درگیر آمده بودند. از فرماندهان حزب الله گرفته تا زینبیون و نجبا و فرماندهان و مسئولین ایرانی. حامد نیامد داخل.
همه داخل اتاق کوچکی (۱۲ متری) روی زمین نشسته بودند و صحبت می‌کردند. خیلی جالب بود. فرماندهان مجاهدین شیعه و مسلمانان در قالب یک واحد رزمی مشترک در حال مقدمه‌چینی و رزمایش آمادگی رزم برای یاری امام‌شان در وقت ظهور بودند؛ و این سپاه با عظمت تشکیل شده بود.
فرمانده حزب الله شروع به صحبت کرد و از طرحش گفت. طرح عملیاتی بدی نبود اما به نظرم ایراداتی داشت که باعث ابهامات فراوانی در ذهنم شد. میگفت یگان نجبا (یعنی ما) باید از وسط کوچه و خیابانهای الزربه حرکت کند تا برسد به اتوبان حلب!
با این طرح هدف خوبی می شدیم برای دشمن. تلفات‌مان خیلی زیاد می‌شد. به عمار نگاه کردم و اشاره کردم که این طرح کمی مشکل دارد ‌. او هم با چشمش تایید کرد و گفت: فعلاً چیزی نگو؛ البته بعداً فهمیدم منظور عمار چه بود.

🔻ادامه دارد...

─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir

✅ نشرش با شما