عشق رمانتیک من

عشق رمانتیک من
❤😎پارت ۴۱

کیفمو برداشتم ماتیکم و کش موهامم گذاشتم توش خواستم دستگیر درو بگیرم که کشیده شد پایین و قامت جونکوک پیدا شد

هینا: سلام

جونکوک: سلام (سرد)

هینا: آماده ای بریم؟

جونکوک: بریم

داخل ماشین تو مدتی که به سمت مراسم میرفتیم هیچ حرفی نزد راستش این رفتارش یکم عجیب بود ولی بگذریم رسیدیم و رفتیم داخل که هانیل اومد سمتمون با تهیونگ و بغلم کرد

هینا: سلام عشقم

هانیل: سلام نفسم خوش اومدی

هینا: چی شده با تهیونگ رابطت خوب پیش رفته

هانیل: نمیدونم ولی نسبت بهش گاردم پایین اومده

هینا: ای کلک خب بریم شک نکنن

(حرفاشون درگوشی بود همینطور که همو بغل کرده بودند)


رفتیم و هرکس سرمیز خودش ایستاد با پارتنرش که هانیل رفت رو صحنه و شروع به صحبت کرد

هانیل: خب از همه ممنونم بابت اومدنتون امشب ما این مراسم را برای یکی از شریک هامون برگذار کردیم چون از طراحی این عمارت استقبال فراوانی کردند و پیشنهاد به برگذاری دادند که قبل و بعد عمارت را براتون می گذاریم

ویو هینا

چندتا تصویر رو صفحه به نمایش داده شد همه دست زدند یه نفر دستشو بالا آورد و گفت

مرد: مایل به همکاری هستید بانو؟

هانیل: حتما درمورد این مورد بعدا صحبت میکنیم

و بعد لارا را تشویق کردیم اومد به جای هانیل و توضیحات بیشتر را داد منم رو به جونکوک گفتم

هینا: من میرم سرویس

جونکوک: اوم

رفتم سمت هانیل و راهنماییم کرد که کجا برم دستامو شستم و با دستمال خشک کردم ماتیکمو درآوردم از کیفم و شروع کردم به زدن

ویو هانیل بعداز اینکه به هینا گفتم سرویس کجاست نوبت من شد رفتم رو سن

هانیل: خب اینم از توضیحات بیشتر و حالا میخواهم شریکمون را دعوت کنم روی سن آقای هوانگ

که اومد کنار هانیل ایستاد و نیشخندی به جمع زد داشت به کسی نگاه می‌کرد ولی نتونستم تشخیص بدم

ویو جونکوک

اون عوضی اینجا چی کار میکنه که تهیونگ اومد کنارم و گفت

تهیونگ: حتما نقشه اشو تغییر داده آشغال از کجا فهمیده حرکت بعدیشو میدونیم

جونکوک: نمیدونم ولی صبرکن زر زراش تموم شه

هوانگ: ممنون بابت تشویقات این افتخار بزرگی بود که منو به اینجا دعوت کردید و...

ویو هینا

خب کیفمو برداشتم و موهامو مرتب کردم خواستم بیام بیرون که مردی مشکی پوش اومد جلو روم

هینا: ببخشید اشتباه اومدید

می خواستم از کنارش رد بشم که گرفتتم و بعدش سیاهی...

اسلاید ۱ لباس لارا ۲ ناخناش
اسلاید ۳ لباس هانیل ۴ ناخناش
اسلاید ۵ هینا ۶ ناخناش
دیدگاه ها (۲۹)

_تاحالا به کسی خیانت کردی؟+ آره ؛ به خودم _چطور؟+برای همه وق...

ترسناک ترین مرحله زندگی رسیدن به بی تفاوتیه.🖤

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۴۲ویو هانیل حرفای هوانگ تموم شد و اومد...

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۳۶ویو لارارسیدیم هانیل پیاده شد منم خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط