باورم کن... ( پارت ۱۵ )

یوری: بذار بره گمشه بخاطرش افسردگی شدید گرفته بودم و چندبارم خودکشی کردم تازه یه ماهه خوب شدم
بعد چند دقیقه میفهمم چه گندی بالا اوردم
هانا: چی؟ *بلند، عصبی*
یونگی: ایندفعه دیگه ببینمش میکشمش *عصبی خیلی شدید*
یوری: عه چیز میگم بیخیال راستی عروسیتون کیه... من میخوام زود عمه بشما... اوخخخخ قوربون اون فسقلی ها بشم منننننن*خنده*
یونگی: *خنده* بزار به دنیا بیان بعد ذوق کن
هانا: *خنده*
یونگی: مراسم فردا صبحه
یوری: پس منو بزارین خونه خودتونم برین برای خرید
یونگی: آره فکر خوبیه
سوار ماشین میشیم منو میبرن خونه خودشون میرن خرید

《 ویو جیمین 》
تو خواب ناز بودم که گوشیم زنگ خورد
// مکالمه //
جیمین: هااا
& ببخشید مزاحم شدم خواستم بگم خانوم مین از آمریکا برگشنن و آقای مین و نامزدشونم رفتن بیرون و خانم یوری خونه تنهان
خواب از سرم پرید
جیمین: خیل خب باشه
// پایان مکالمه //
به به دیگه مال خودم میشی مین یوری
با شماره ناشناس بهش پیام میدم
// پیام ها //
: سلام بیبی
یوری: سلام شما؟
: ددیت
یوری: بله چی؟ برو اقا مزاحم نشو
: قصد مزاحمت ندارم بیب
یوری: چی میخوای
: خودتو
یوری: ها؟
: رفتی آمریکا باید باهات انگلیسی حرف بزنم متوجه شی؟
یوری: چی تو از کجا میدونی رفتم آمریکا
: دیگه دیگه
یوری: بیخیال من شو من نامزد دارم
: آره ، نامزدتت خودمم
یوری: تو کی هستی چرا ولم نمیکنی
: دل ددیت صدای ناله هاتو میخواد
یوری: چه هولیم هستی تو کی هستی همه چیز منو میدونی عوضی
: دارم میگم ددیتم عشقم
یوری: خفه شو مر*تیکه حرو*مزاده

~شرایط :
~ ۹۸۰ فالوور🎤
~ ۵۰ لایک🩶
~ ۷۰ کامنت🎧
~ ۱۰ بازنشر 🧷

حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻

~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جیمین
#یونگی
#فیک_جیمین
#فیک_شوگا
#فیک_یونمین
#bts
#BTS
#Jimin
#SG
#JM
#Suga
دیدگاه ها (۱۴۹)

بازنشر کنید

باورم کن... ( پارت ۱۶ )

باورم کن... ( پارت ۱۴ )

باورم کن... ( پارت ۱۳ )

my month²پارت⁹

فرار من

#invisiblelovePart_6رفتیم نشستیمیه میز بزرگ پر از غذا های رن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط