کجا میشه یک دل سیر گریه کرد اینو گفت و نگاهشو دزدید ا

"کجا میشه یک دل سیر گریه کرد؟" اینو گفت و نگاهشو دزدید! اصراری نداشتم نگاهم کنه، ترجیح میدادم بدون توجه به حضورم راحت گریه کنه. جواب سوالشو نمیدونستم، گفتم "وقتی بچه بودم، مادرم بهم گفت خیلی مواظب خودت باش، حواست باشه وقتی با وسایل نوک تیز کار می‌کنی دستاتو نبُری.  هروقتم جاییت بُرید یه ذره زخمتو فشار بده که خون بیاد، وگرنه آلودگی میره تو خونت و مریض میشی! مادرم عاقل بود، میدونست هرچقدرم مراقب باشی بلاخره یکجایی خودت رو زخم و زیلی می‌کنی!" از یادآوری حرفای مادرم حس خوبی بهم دست داد. چیزی نگفت ولی می‌دونستم داره گوش میده..... "به نظرم وقتی روحت زخم میشه، گریه کردن مثل همون فشار دادن زخمِ تازه میمونه. نباید بذاری کهنه بشه. هروقت دردت اومد باید گریه کنی. هرچیزی یک وقتی داره. حتی گریه کردن! اگه دیر بشه اون زخم با تمام درد و آلودگیش تو بدنت موندگار میشه. نمیدونم کجا میشه یک دل سیر گریه کرد، ولی هروقت دلت گرفت، هروقت دردت اومد، همونجا بزن زیر گریه"
- نگاه مردم اذیتم میکنه! چی فکر میکنن؟
گفتم " مردم مهم نیستن. اونا دردی که تو میکشی تحمل نمیکنن"
 بعد یکهو دلم گرفت، من هیچ‌وقت انقدر شجاع نبودم که به‌موقع گریه کنم. دلم گرفت واسه روزایی که دردو تو خودم زندانی کردم. وقتایی که زخم خوردم و زخممو فشار ندادم.... یه نفس عمیق کشیدم و گفتم "به نظرت، کجا میشه یک دل سیر گریه کرد؟"
دیدگاه ها (۳)

-تکیه داد به دیوار سرد اتاقش:)زانوهاش و بغل کرد یه قطره اشک ...

دعا کنید واسه خواهر زاده های عزیزم که هر سه تاشون سالم به دن...

لحظاتی هست کههیچ چیز این زندگی قانعت نمی کندو فقط و فقط نیاز...

😍 😍 😊 ☺ ️

"من ناراحت نیستم شاید یکم خسته باشم فقط شاید اگه چاییم سرد ب...

"من ناراحت نیستم شاید یکم خسته باشم فقط شاید اگه چاییم سرد ب...

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط