شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودمشدم آن عاشق دیوانه که بودمدر نهانخانهی جانمگل یاد تو درخشیدباغ صد خاطره خندید،عطر صد خاطره پیچیدتو، همه رازِ جهانریخته در چشم سیاهتمن همه محو تماشای نگاهت...