میرفت و به کبر و ناز میگفت

می‌رفت و به کبر و ناز می‌گفت:
"بی‌ما چه کنی؟" به لابه گفتم:

"بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهٔ کار خویش گیرم..."

#سعدی

‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‎‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۳)

خانه گرم است عزیزم! دل تو سرد شدهبی وفا تر شده اما تو بخوان ...

شاید کسی فصلی شود در قصه ام اما....دیگر ز آب و رنگ عشقاین دا...

آذر رخت می بندد .....باشـام مهمانی یلدا وانارهای لبش را با ع...

قلبم را بپذیرآنقدر دوستت دارم را تکرار خواهم‌ کردکه نفس هایم...

کپشن👇🏻وقتی ازش پول قرض می گیرم۲۰ تا از پستامو لایک کنی به هم...

گیرم  که خلق را به فریبت فریفتیبا دست انتقام زمانه چه می کنی...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط