تنها بودن آنقدرها هم بد نیست

تنها بودن آنقدرها هم بد نیست؛
فرصت می­کنی کمی با خودت خلوت کنی،
از خودت بپرسی خوابت می­آید یا نه.

خودت را به تخت بری
و به خواب بزنی تا ببینی وقتی که خوابی، خودت را می­بوسی یا نه.

صبح کمی زودتر از خودت بیدار شوی
و برای خودت چای دم کنی،
خودت را دعوت کنی سر میز
و یک لقمه بزرگ کره و عسل برای خودت بگیری.
شاید حتی وقت کنی کفش­های خودت را جلوی پایت جفت کنی
و پشت پنجره بایستی
و برای خودت دست تکان بدهی،
تمام خانه را مرتب کنی که وقتی برگشتی از خودت استقبال کنی،

اما اگر هوا تاریک شد و خودت برنگشتی؟!...
باید به تمام آشناها زنگ بزنی
و سراغ خودت را بگیری.
گاهی هم باید کمی نگران خودت بشوی...
سمانه موسوی**
دیدگاه ها (۲)

ﻣﺎﻫﯽ ﻫﺎ ﻧﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ، ﻧﻪ ﻗﻬﺮ ﻭﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ !!!ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﻮ...

از باغ می برند چراغانیت کنند تا کاج جشنهای زمستانیت کنند پوش...

باز باران می زند من را هوایی می کندخاطرات بودنت را بس که جار...

گاهی باید دید و گذشت**

این یه هشداره پس خوب بخون وگرنه تو جهنم از خواب بیدار میشی!!...

سناریو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط