جی
#جی
#انهایپن
ادامه...
بعد از ۲۰ مین رسید با شتاب رفت داخل بیمارستان
ببخشید خانم پارک ا.ت کجاست؟
٪طبقه دوم اتاق ۵۶
ممنون
÷شما همسر خانم ا.ت هستید؟
بله بله ... باید کجا رو امضاء کنم؟
÷اینجا رو
باش
÷شما خیلی خوش سلیقه هستید اون خیلی زیباست
هومم زیباست
÷اینجا می تونید منتظر باشید عمل تموم شد بهتون اطلاع میدیم
باش
(یک و نیم ساعت بعد)
÷آقای پارک
بله
÷همسرتون به هوش اومده
اتاقش کجاست
÷همین راهرو تا آخر برین آخرین اتاق سمت چپ
ممنونم ازتون
روی تخت نشسته بود به دیوار خیره بود داشت گریه میکرد می ترسید بره داخل شاید اون دلیل حال بدش بود
÷آقای پارک چرا نمیرین داخل؟
هااا ااالان میرم
رفت داخل
با دیدنش تعجب کردی اون اومده بود تورو ببینه؟
خوبی؟
×خوبم ببخشید نمیخواستم اینطور بشه معذرت میخوام که مجبور شدی تا اینجا بیای
اینو نگو به عنوان یک همسر وظیفه منه ... فقط چرا گریه میکردی؟
×من گریه ... نه نه من گریه نمی کردم
بخاطر من بود مگه نه؟
×نه بخاطر تو نب
میدونم بخاطر منه پس دروغ نگو
×هااا
من اول دوست نداشتم
×اول دوسم نداشتی؟
آره نمیدونم ولی بعد از این دوسال دیدگاهم عوض شده نمی دونستم که تو خانواده اذیت شدی
×نه تقصیر تو نیست تو هیچ کاری نکردی
من به عنوان شریک زندگی تو کاری برات انجام ندادم .... فقط بیا فراموشش کنیم بیا از اول شروع کنیم من قول میدم بهت حواسم باشه تموم تلاشم رو میکنم حالت خوب بشه
×تو فقط بر اساس احساسی که داشتی رفتار کردی مشکلی نداره خودمم اول دوست نداشتم
یعنی الان دوسم داری؟
×آره
بیا یه قول بهم بدی
×چی؟
اینکه تا آخر باهم باشیم بیا برای بچه هامون مامان و بابای خوبی باشیم؟
×من از خدامه که
در ضمن از الان خوب استراحت کن تا لنگ ظهر بخواب
×مهربون شدی جناب پارک
از الان جناب پارک هم نگو بگو جی جونم
×خب جی جونم من گشنمه
مگه. تو گشنه هم میشی؟
×وات؟ خب منم انسانم دیگه
نه باید بریم خونه خودتم برات غذا درست کنم شاید اینا داخلشون سم باشه
×از دست تو🤣🤣
نخند بهت فشار میاد میاد میترکی
×یااااا
( خب دیگه باهم خوب شدن حاصل این عشق شد ۶ تا بچه اممم آره ۶ تا)
بد شده مگه نه؟
#انهایپن
ادامه...
بعد از ۲۰ مین رسید با شتاب رفت داخل بیمارستان
ببخشید خانم پارک ا.ت کجاست؟
٪طبقه دوم اتاق ۵۶
ممنون
÷شما همسر خانم ا.ت هستید؟
بله بله ... باید کجا رو امضاء کنم؟
÷اینجا رو
باش
÷شما خیلی خوش سلیقه هستید اون خیلی زیباست
هومم زیباست
÷اینجا می تونید منتظر باشید عمل تموم شد بهتون اطلاع میدیم
باش
(یک و نیم ساعت بعد)
÷آقای پارک
بله
÷همسرتون به هوش اومده
اتاقش کجاست
÷همین راهرو تا آخر برین آخرین اتاق سمت چپ
ممنونم ازتون
روی تخت نشسته بود به دیوار خیره بود داشت گریه میکرد می ترسید بره داخل شاید اون دلیل حال بدش بود
÷آقای پارک چرا نمیرین داخل؟
هااا ااالان میرم
رفت داخل
با دیدنش تعجب کردی اون اومده بود تورو ببینه؟
خوبی؟
×خوبم ببخشید نمیخواستم اینطور بشه معذرت میخوام که مجبور شدی تا اینجا بیای
اینو نگو به عنوان یک همسر وظیفه منه ... فقط چرا گریه میکردی؟
×من گریه ... نه نه من گریه نمی کردم
بخاطر من بود مگه نه؟
×نه بخاطر تو نب
میدونم بخاطر منه پس دروغ نگو
×هااا
من اول دوست نداشتم
×اول دوسم نداشتی؟
آره نمیدونم ولی بعد از این دوسال دیدگاهم عوض شده نمی دونستم که تو خانواده اذیت شدی
×نه تقصیر تو نیست تو هیچ کاری نکردی
من به عنوان شریک زندگی تو کاری برات انجام ندادم .... فقط بیا فراموشش کنیم بیا از اول شروع کنیم من قول میدم بهت حواسم باشه تموم تلاشم رو میکنم حالت خوب بشه
×تو فقط بر اساس احساسی که داشتی رفتار کردی مشکلی نداره خودمم اول دوست نداشتم
یعنی الان دوسم داری؟
×آره
بیا یه قول بهم بدی
×چی؟
اینکه تا آخر باهم باشیم بیا برای بچه هامون مامان و بابای خوبی باشیم؟
×من از خدامه که
در ضمن از الان خوب استراحت کن تا لنگ ظهر بخواب
×مهربون شدی جناب پارک
از الان جناب پارک هم نگو بگو جی جونم
×خب جی جونم من گشنمه
مگه. تو گشنه هم میشی؟
×وات؟ خب منم انسانم دیگه
نه باید بریم خونه خودتم برات غذا درست کنم شاید اینا داخلشون سم باشه
×از دست تو🤣🤣
نخند بهت فشار میاد میاد میترکی
×یااااا
( خب دیگه باهم خوب شدن حاصل این عشق شد ۶ تا بچه اممم آره ۶ تا)
بد شده مگه نه؟
- ۳.۵k
- ۲۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط