کتاب زندگی را که ورق میزنی

کتاب زندگی را که ورق میزنی
لابلایش پر است از گل های خشکیده خاطرات
که هنوز هم عطر لحظه های گذشته
بر تنشان بجای مانده است.
پر از قصه های کوتاه و بلند و دلنوشته هایی که در احساس لحظه های زندگی حرفشان ناتمام باقی مانده است ....
اما جایی از زندگی به خودت می آیی
به پشت سر نگاه میکنی
می بینی باید از نو شروع کنی
باید غبارهایش را بتکانی
و برگهای کاهی قدیمی اش رو ورق بزنی
و صفحه ای جدید باز کنی
پس قلم را بردار
و از نو بنویس
اما اینبار با نگاهی سرشار از زندگی
و عشق به روزهای باقیمانده ...
زندگی منتظر توست ...

#ندا_زندیان
دیدگاه ها (۰)

راستش،خوشبختی تو کف دست آدمه.کافیه بی‌حرکت بمونین، همه چی رو...

چرا از زندگی واسه خودت یه غول ساختی؟قشنگ ببین خب...زندگی یعن...

اعجاز عشق همین ممکن ساختنِ غیر ممکن است. قلب جایی می‌رود که ...

ما در منطقه های مختلف زندگی نمی كنيم، حتی روی كره ی خاكی هم ...

تا خدا، یک رگ گردن باقی است...زندگی جاریست...:**))نه تو می م...

تا خدا، یک رگ گردن باقی است...زندگی جاریست...:**))نه تو می م...

سلام!حال همه ما خوب استملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط