عشق اغیشته به خون
عشق اغیشته به خون )
پارت ۱۳۹
دخترک مات و مبهوت نگاهش کرد سپس با ترس و صدا بغض آلوده اش تند گفت. : داره دروغ میگه
استاد عصبی روبه میونشی کرد سپس تند و تیز گفت : بس کن خانم کیم .. همه ترو دیدن که تو تو کیفش میگشتی .. میونشی کم کم اشک هایش جاری میشدن .. ولی با لرزش چونش متوقف شد .. و آروم گفت. : استاد جی لطفا به کسی نکید ولی من دزدی نکردم
دختره با موهای فر و کوتاه اش تند گفت : استاد ببیند برای همین نمیخواد بقیه بدونن چون خودش دزدی کرده
میونشی تند گفت : من دزدی نکردم قسم میخورم ..
استاد جی : نمیتونم بین شما خانوما خودمو لح کنم باید زنک بزنم خانوادت های شما .. پرونده میونشی را باز کرد تا شماره اول را بگیرد ابرو بالا انداخت سپس تند گفت : خانم کیم ؟ شما. متأهل هستین
دخترک تنها به بغض سری تکون داد خیلی میخواست این موضوع را کسی نفهمید چون در معرض مسخره کردن همکلاسی هایش میشد ..
در کمال آرامش در جلسه حضور داشتند .. تعیونگ تند وارد اتاق شد سپس اخم کرده و با چهره جدی گفت : ببخشید تو ترافیک موندم
جیمین اخم کرده نفس عمیقی کشید سپس تند گفت : جلسه رو شروع کنیم
وکیل تند گفت. : خوب میشه شروع کنیم چون یه مشکل بزرگ داریم
جیمین گنگ گفت. : مشکل ؟ چه مشکلی
وکیل : راستش آقای پارک جیمین سکس از سهام دارن با ایده های شما رها نمیاد
جیمین اخم کرد و تهیونگ این بار جدی و تند گفت : کدوم عوضی ها .. کی جرعت کرده
مین جی. : من !
همه آن چشم های مردانه روی دختر قرمز پوش چرخید .. دست تو جیب شلوار ایستاده بود .. حتی موهای مشکی و چتری های کوتاه روی چشم هایش .. حاصل از خوشگلی و زیبایی .. این دختر زیبا بود مخصوصا در دید و نظر تهیونگ.. نمیفهمید و نمیتونست برهنگی دخترک را برای خودش تصور کند چون اون زن تهیونگ بود که مانیا.. و این در عصبانیت تهیونگ فرو میرفت .. خلاصه اینکه در این زمان زیاد مین جی با چهره جدی ایستاده بود .. آروم و با صدا دخترانه اش گفت : علیک سلام منم خوبم شوهر جون داداش جون
سمت صندلی خالی در کنار تهیونگ رفت ، سپس نشست گنگ به اطراف خیره شد و تند گفت : وای چه میز مزخرف ای خیلی ساده هست باید شیشه ای میبود بگذریم
جیمین اورم گفت : مین جی اینجا چیکار میکنی
مین جی با لحن پر از هیجان گفت : من یکی از سهام داران این شرکت ایاش هستم مگه نه
پارت ۱۳۹
دخترک مات و مبهوت نگاهش کرد سپس با ترس و صدا بغض آلوده اش تند گفت. : داره دروغ میگه
استاد عصبی روبه میونشی کرد سپس تند و تیز گفت : بس کن خانم کیم .. همه ترو دیدن که تو تو کیفش میگشتی .. میونشی کم کم اشک هایش جاری میشدن .. ولی با لرزش چونش متوقف شد .. و آروم گفت. : استاد جی لطفا به کسی نکید ولی من دزدی نکردم
دختره با موهای فر و کوتاه اش تند گفت : استاد ببیند برای همین نمیخواد بقیه بدونن چون خودش دزدی کرده
میونشی تند گفت : من دزدی نکردم قسم میخورم ..
استاد جی : نمیتونم بین شما خانوما خودمو لح کنم باید زنک بزنم خانوادت های شما .. پرونده میونشی را باز کرد تا شماره اول را بگیرد ابرو بالا انداخت سپس تند گفت : خانم کیم ؟ شما. متأهل هستین
دخترک تنها به بغض سری تکون داد خیلی میخواست این موضوع را کسی نفهمید چون در معرض مسخره کردن همکلاسی هایش میشد ..
در کمال آرامش در جلسه حضور داشتند .. تعیونگ تند وارد اتاق شد سپس اخم کرده و با چهره جدی گفت : ببخشید تو ترافیک موندم
جیمین اخم کرده نفس عمیقی کشید سپس تند گفت : جلسه رو شروع کنیم
وکیل تند گفت. : خوب میشه شروع کنیم چون یه مشکل بزرگ داریم
جیمین گنگ گفت. : مشکل ؟ چه مشکلی
وکیل : راستش آقای پارک جیمین سکس از سهام دارن با ایده های شما رها نمیاد
جیمین اخم کرد و تهیونگ این بار جدی و تند گفت : کدوم عوضی ها .. کی جرعت کرده
مین جی. : من !
همه آن چشم های مردانه روی دختر قرمز پوش چرخید .. دست تو جیب شلوار ایستاده بود .. حتی موهای مشکی و چتری های کوتاه روی چشم هایش .. حاصل از خوشگلی و زیبایی .. این دختر زیبا بود مخصوصا در دید و نظر تهیونگ.. نمیفهمید و نمیتونست برهنگی دخترک را برای خودش تصور کند چون اون زن تهیونگ بود که مانیا.. و این در عصبانیت تهیونگ فرو میرفت .. خلاصه اینکه در این زمان زیاد مین جی با چهره جدی ایستاده بود .. آروم و با صدا دخترانه اش گفت : علیک سلام منم خوبم شوهر جون داداش جون
سمت صندلی خالی در کنار تهیونگ رفت ، سپس نشست گنگ به اطراف خیره شد و تند گفت : وای چه میز مزخرف ای خیلی ساده هست باید شیشه ای میبود بگذریم
جیمین اورم گفت : مین جی اینجا چیکار میکنی
مین جی با لحن پر از هیجان گفت : من یکی از سهام داران این شرکت ایاش هستم مگه نه
- ۴.۳k
- ۲۰ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۰۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط