در تلاشم نازنینم شاد و خندانت کنم

در تلاشـم نـازنینم ، شـاد و خندانت کنم
دردها داری بـه دل ، بـا مهر درمانت کنم

تا شود راحت خیالت، رفع گردد مشکلت
گر بخواهۍحاضرم جان را به قربانت کنم

دستِ گرمت را فشارم جانفشانم در رهت
گوهـرِ عشق و سعادت را ، به دامانت کنم

عهـد کردم تا شود اقبـال و بختت سربلند
هر چه دارم در کفِ اخلاص، احسانت کنم

در غم و شـادی شريک و مَحرمِ رازت شوم
در دلم منـزل کنی، در سینـه مهمانت کنم

با تو بستم عهدِ اُلفت، تا نفس دارم به تن
گر نیـاز اُفتـد خودم را ، وقفِ پيمانت کنم

#سهیلا_نظری
دیدگاه ها (۰)

دل که بعد از عاشقی، دیوانه ای بیچاره شد کار من هم بعد از ان ...

حالا ورق بزن و خط به خط بخوان،مرا تا باورت شود همه ى داستان،...

بـــاز کن در را برایت شعــــر ناب آورده ام یک غزل شیرین تر ا...

با لب و خال و خط و زلف و رخ و پیشانیشده ای مقصد صد جاذبه ی ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط