خسته ام

خسته ام
میفهمی؟

کوچه ها غمگینند
لکنت پنجره ام،
صورت ماه تو میخواهد و نیست

حجم سنگین سکوت
لابه لای ضربان دل شبها جاریست

پچ پچی گفت: نمی آیی و من
پشت خمیازه ی ماه
در پریشانی
هر واژه فقط
زیر لب
اسـم تو و
خاطره را گاز زدم
دیدگاه ها (۱)

دوست داشتمموهایت را ببافمو به جای گل سرشعر ببندم به موهایتتا...

گر محبت ثمرش سوختن و ساختن استیا به میدان محبت سر خود باختن ...

من سرم را شیره میمالم که یادت نیستمپشت حجمی بیخیالی ، دوستت ...

حکومت با زکات کاخ میسازد و کاخ سازی‌اش را در مسجد توجیه میکن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط