تکپارتی از جیهوپ غمگین
*💔تکپارتی از جیهوپ غمگین💔
♡ویو یوری ♡
سلام من یوری هستم دوساله که با جیهوپ ازدواج کردم و خیلی دوسس دارم امروز رفتم تست بارداری دادم مثبت شد میخوام امروز بهش بگم
♡ویو جیهوپ ♡
سلام من جیهوپ هستم دوساله که با یوری ازدواج کردم اما دیگه ازس خسته سدم و لا یکی دیگه به اسم هانا رفتم تو رابطه
(علامت جیهوپ _علامت یوری+)
+وقتی بلند سدم دیدم جیهوپ پیشم نیست حتما رفته شرکت این روزا سرش خیلی شلوغه رفتم صبحونه خوزدم اماده سدم برم شرکت جیهوپ تا بهس خبر بارداریمو بدم خیلی خوظحال بودم
_امروز یکم زودتر رفتم شرکت تا به هانا بگم بیاد پیشم دلم براس تنگ شده بود
+رفتم تو سرکت درو که باز کردم با چیزی که دبدم انگار یه خنجر تیز فرو کزدن تو قلبم
+ج. جیهوپ(گریه)
_ببخشید یوری اما ما نمیتونیم دیگه ادامه بدیم من ازت خسته شدم
+اما مگه من باهات چیکار کرده بودم باسه اما بدون نابودم کردی نابودت میکنم
_هه من تا وقتی هانا رو دارم هیچ چیزی نمیتونم منو نابود کنه فردا هم بیا طلاق بگیرم
+فکر نکنم بیام
_بابد بیای
+هعی قبل از فردا و طلاق از زندگیت میزم بیزون
_به حرفاط توجه ی نکردم و رفت بیرون منم رفتم دیتشویی وقتی برگشتم دیدم هانا داره با تلفن حرف میزنه کنجکاو سدم ببینم چی میگه ام با چیز های که شنیدم انگار یه سطل اب بخ ریختن رو سرم
هانا=عشقم اره اون یوری عوضی همچی رو فهمید و رفت منم پول هاشو تا گرون اخر تموم میکنم و بعدس من و تو و پسرمون یه زندگی عالی رو شروع میکنیم
_هانا(داد)
هانا=بهت توضیح میدم
_همچی تموم سد برو بیرون من من با یوریم چیکار کردم واب اگه بلایی سرس بیاد چی بدو بدو رفتم تو خونه با چیزی که دیدم انگار قلبم وایساد یوری من غرق خون بود یهو به پاکت دبدم اون پاکت سنوگرافی بود یوری یوری حامله بود اما من همچی رو تموم کردم براب اخرین بار بغلط کردم و بدث بدث رفتم بالا پست بوم و سیاهی کامل
نام=جانگ هوسوک
ساعت مرگ=4:25
علت مرگ=خودکشی
(دور از جونش)
💔پایان💔*
♡ویو یوری ♡
سلام من یوری هستم دوساله که با جیهوپ ازدواج کردم و خیلی دوسس دارم امروز رفتم تست بارداری دادم مثبت شد میخوام امروز بهش بگم
♡ویو جیهوپ ♡
سلام من جیهوپ هستم دوساله که با یوری ازدواج کردم اما دیگه ازس خسته سدم و لا یکی دیگه به اسم هانا رفتم تو رابطه
(علامت جیهوپ _علامت یوری+)
+وقتی بلند سدم دیدم جیهوپ پیشم نیست حتما رفته شرکت این روزا سرش خیلی شلوغه رفتم صبحونه خوزدم اماده سدم برم شرکت جیهوپ تا بهس خبر بارداریمو بدم خیلی خوظحال بودم
_امروز یکم زودتر رفتم شرکت تا به هانا بگم بیاد پیشم دلم براس تنگ شده بود
+رفتم تو سرکت درو که باز کردم با چیزی که دبدم انگار یه خنجر تیز فرو کزدن تو قلبم
+ج. جیهوپ(گریه)
_ببخشید یوری اما ما نمیتونیم دیگه ادامه بدیم من ازت خسته شدم
+اما مگه من باهات چیکار کرده بودم باسه اما بدون نابودم کردی نابودت میکنم
_هه من تا وقتی هانا رو دارم هیچ چیزی نمیتونم منو نابود کنه فردا هم بیا طلاق بگیرم
+فکر نکنم بیام
_بابد بیای
+هعی قبل از فردا و طلاق از زندگیت میزم بیزون
_به حرفاط توجه ی نکردم و رفت بیرون منم رفتم دیتشویی وقتی برگشتم دیدم هانا داره با تلفن حرف میزنه کنجکاو سدم ببینم چی میگه ام با چیز های که شنیدم انگار یه سطل اب بخ ریختن رو سرم
هانا=عشقم اره اون یوری عوضی همچی رو فهمید و رفت منم پول هاشو تا گرون اخر تموم میکنم و بعدس من و تو و پسرمون یه زندگی عالی رو شروع میکنیم
_هانا(داد)
هانا=بهت توضیح میدم
_همچی تموم سد برو بیرون من من با یوریم چیکار کردم واب اگه بلایی سرس بیاد چی بدو بدو رفتم تو خونه با چیزی که دیدم انگار قلبم وایساد یوری من غرق خون بود یهو به پاکت دبدم اون پاکت سنوگرافی بود یوری یوری حامله بود اما من همچی رو تموم کردم براب اخرین بار بغلط کردم و بدث بدث رفتم بالا پست بوم و سیاهی کامل
نام=جانگ هوسوک
ساعت مرگ=4:25
علت مرگ=خودکشی
(دور از جونش)
💔پایان💔*
- ۱۲.۴k
- ۲۰ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط