اواره ای در گذر زمانم

اواره ای در گذر زمانم
زندانی در سلولی از جنس گذشته
رویا هایم به وسعت یک قلمرو پی بایان
له شده‌ام به دست چرخ های روزگار
مانند بیماری ای تهوع آور و سرطانی به افکارم خطور میکنند
و وجودم را به فساد میکشند . . .
دیدگاه ها (۱)

در دنیای اُکی بای‌ها، مو ولت نمیکونوم باش؟😍

بخدا من از به جهان آمدنم دلگیرم...😔

من به فدای بغض هایت مبادا احساس تنهایی کنی😭

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط