هر جا چراغی روشنه

هـر جا چراغی روشنه
از ترس " تنها بودنه"
ای ترس تنهایی من !
اینجا چراغی روشنه.... اینجا یکی از "حس شب"
احساس وحشت میکنه.
هر روز از "فکر سقوط"..... با "کوه" صُحبت میکنه..... جایی که من تنها شدم... شب قبله گاه آخره !
اینجا تو این قطب سکوت.....
کابوس طولانی تره...! من "ماه" میبینم هنوز ...
این کور سوی روشَنو ...
اینقدر سو سو میزنم ....
شاید... یه شب دیدی منو...
دیدگاه ها (۳)

آدمک می دانم خسته شدیخسته از خنده پیوسته شدیگونه ات سرخ تظاه...

ﺧﺪﺍﯾﺎ؛ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﺮﻑ ﺑﻔﺮﺳﺘﻲ؟ﺑﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﻑ ﺑﺎﺷﺪ،ﺑﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﺑﻨﺸ...

من به آمار زمین مشکوکم تو چطــــــــــور؟اگر این سطح پر از آ...

تبسم را نه می توانیم بخریمنه می توانیم قرض کنیمفقط می توانیم...

شب آروم نبود؛ از اون شب‌هایی که باد هی لای درخت‌ها زوزه می‌ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط