هر جا چراغی روشنه
هـر جا چراغی روشنه
از ترس " تنها بودنه"
ای ترس تنهایی من !
اینجا چراغی روشنه.... اینجا یکی از "حس شب"
احساس وحشت میکنه.
هر روز از "فکر سقوط"..... با "کوه" صُحبت میکنه..... جایی که من تنها شدم... شب قبله گاه آخره !
اینجا تو این قطب سکوت.....
کابوس طولانی تره...! من "ماه" میبینم هنوز ...
این کور سوی روشَنو ...
اینقدر سو سو میزنم ....
شاید... یه شب دیدی منو...
از ترس " تنها بودنه"
ای ترس تنهایی من !
اینجا چراغی روشنه.... اینجا یکی از "حس شب"
احساس وحشت میکنه.
هر روز از "فکر سقوط"..... با "کوه" صُحبت میکنه..... جایی که من تنها شدم... شب قبله گاه آخره !
اینجا تو این قطب سکوت.....
کابوس طولانی تره...! من "ماه" میبینم هنوز ...
این کور سوی روشَنو ...
اینقدر سو سو میزنم ....
شاید... یه شب دیدی منو...
- ۱.۶k
- ۰۶ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط