برف می بارید و جایت خالی
برف می بارید و جایت خالی
شب بغض کرده بود
و ستاره ها خوابیده بودند.
همان نیمکت و همان قرار همیشگی
ولی این بــار
رد پای یکی روی برفـ ها خالی بود...
شب بغض کرده بود
و ستاره ها خوابیده بودند.
همان نیمکت و همان قرار همیشگی
ولی این بــار
رد پای یکی روی برفـ ها خالی بود...
- ۵۴۶
- ۲۷ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط