من غروب داشتم لایو یونگی رو میدیدم که یه مزاحمی به اسم خو

من غروب داشتم لایو یونگی رو میدیدم که یه مزاحمی به اسم خواهرم اومد و گفت پاشو وسایلتو آماده کن بریم خونه دوستش و من دارم فشار میخورم که نتونستم لایو یونگی رو ببینم عرررررررر
تا صبح عرررر😐😑😑😑
دیدگاه ها (۱)

😥

دستمو ول نکن که زمین میخورم ...💜💜

🥺❤️

تولدت مبارک پیشی کیوت آرمی اها🥳🥳❤️❤️❤️

جیمین فیک زندگی پارت ۱۰۴#

پاشو دیگه چقدر میخوابی ، چشمامو باز کردم نشسته بود لب تخت ، ...

دوست دختر مافیا🍷P5, 6ات : چی بابا(بغض) یونگی: هوم فکر خوبیه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط