یه صدایی از بالا اومد
یه صدایی از بالا اومد
ته :صبر کن این صدای چیه؟
کوک:صدای گریست؟
با سرعت به بالا رفتن و رسیدن به اتاق کوک
در رو که باز کردن دردن جیمین
خیلی کیوت نشسته روی تخت و به کیوت ترین حالت گریه میکنه
ته سریع رفت نزدیکش
ته:چ..چی شده کوچولو ششششش آروم باش
جیمین:تو کی هشتی؟
کوک :رفته تو حالت لیتلش
ته : ته ته هستم
جیمین:شه شه ؟
(کیوت )
کوک:او خداااااا
ته :بهمون بگو ددی
جیمین: تدی
ته: نه تدی نه ددی
کوک:آره ددی
جیمین :تدی ...تدی ...تدییییی (آخرش داد)
لباسش رو عوض کردیم با اون لباس خیلی کیوت بود
...........
برم لباسش رو بسازم بیام😐
ته :صبر کن این صدای چیه؟
کوک:صدای گریست؟
با سرعت به بالا رفتن و رسیدن به اتاق کوک
در رو که باز کردن دردن جیمین
خیلی کیوت نشسته روی تخت و به کیوت ترین حالت گریه میکنه
ته سریع رفت نزدیکش
ته:چ..چی شده کوچولو ششششش آروم باش
جیمین:تو کی هشتی؟
کوک :رفته تو حالت لیتلش
ته : ته ته هستم
جیمین:شه شه ؟
(کیوت )
کوک:او خداااااا
ته :بهمون بگو ددی
جیمین: تدی
ته: نه تدی نه ددی
کوک:آره ددی
جیمین :تدی ...تدی ...تدییییی (آخرش داد)
لباسش رو عوض کردیم با اون لباس خیلی کیوت بود
...........
برم لباسش رو بسازم بیام😐
- ۲.۲k
- ۰۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط