ارباب من

ارباب من....
پارت یازدهم
-سقطش می‌کنی
+چی
-همیم که شنیدی (داد)
+نمیخام
-نمیخای نه (خونسرد)
+ب.باشه
با لحن خونسردش ترسیدم قبول کردم
منو بردن تو یه اتاق برای سقط تیامم اومد
- میخایم سقطش کنیم دکتر
&هر جور صلاحه
نیم ساعت بعد
ویو ا.ت
بچمو تو شکمم سقط کردن و جنینشو در آوردن و گزاشتن تو دستم
-بریم
+بریم(ناراحت
رفتم سوار ماشین شدم
تو راه رسیدیم به ساحل تیام گفت برو بشین من میام
+خداااااااا خیلیییییییییی داریییییی بیییی انصافییییی میکنیییی (داد گریه)
+مگه من چیکارت کردم (داد)
+شوهرم هر روز کتکم میزنه با اینکه از دست اون عوضی نجاتم داد ولی این حقم نیست بچمم ازم گرفت خدا اگه خودکشی کردم نگی چرا همش تقصیر خودته(داد و گریه شدید)
-تو غلط می‌کنی خودکشی کنی(داد)
+با داد تیام به خودم اومدم
+اربابببب(گریه شدید)
و رفتی بغل تیام
یک ساعت نشستید تو ساحل بعد رفتید تو ماشین که گفتی......


بچه ها حوصلم سر رفت تکپارتی بگید بنویسم
(شخصیت خیالی)
دیدگاه ها (۶)

وقتی خدمت کارش بودی دوست داشت توی یک مهمونی که.....امروز ارب...

وقتی بابات میفروشتت به مافیای بزرگ و تو مجبور میشی ازدواج کن...

ارباب من....پارت دهمیهو مردا همشون با هم شروع کردن دست زدن ب...

ارباب من....پارت نهمکه یهو یکی خوابوند تو گوشم افتادم زمین -...

چند پارتی جونگوون p۳

part17🦋&ناراحت؟-اره &چطوری یعنی- عین افسرده هایی مثل قبل نه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط