آدرس خانه را روی یک کاغذ کوچک نوشته امهرکجا که احساس کر
آدرس خانه را روی یک کاغذ کوچک نوشته ام. هرکجا که احساس کردی دیگر کم آورده ای و دیگر جاده ای برای رفتن هایت وجود ندارد، هروقت احساس کردی که دیگر هر چه می روی نمی رسی، فقط کافی است دستت را در جیبت بکنی و همان کاغذ کوچک را بیرون بیاوری. آدرس خانه را بخوان و برگرد. اینجا هنوز کسی منتظر شنیدن صدای قدم هایت در پلکان این خانه سوت و کور است.
کلیدت را روی جاکفشی خانه جا گذاشته ای و من نگرانم مبادا خوابم ببرد و تو پشت در بمانی. من می دانم بر می گردی برای همین چای دم کرده ام، عود روشن کرده ام. پس تو هنوز عاشقم از همین راهی که رفته ای بازگرد تا وقتی کلید در قفل می پرخد، دلم باز شود...
کلیدت را روی جاکفشی خانه جا گذاشته ای و من نگرانم مبادا خوابم ببرد و تو پشت در بمانی. من می دانم بر می گردی برای همین چای دم کرده ام، عود روشن کرده ام. پس تو هنوز عاشقم از همین راهی که رفته ای بازگرد تا وقتی کلید در قفل می پرخد، دلم باز شود...
- ۳.۷k
- ۱۶ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط