من رقص شادمانه را دوست دارم

من رقص شادمانه را دوست دارم،
سرود نرمین نفس را،
آن‌جا که چشمان بی‌گناه در نظاره‌اند،
و آن‌جا که دختران، تک زبانی سخن می‌گویند.

من دره‌ی خندان را دوست دارم،
من تپه‌ی پرطنین را دوست دارم،
آن‌جا که نشاط هرگز ناتوان نیست،
و دلداده‌ی جوان سیر می‌خندد.

من کلبه‌ی دلپذیر را دوست دارم،
من آلاچیق بی‌گناه را دوست دارم،

آن‌جا که نصیب ما نان سفید و قهوه‌ای‌ست،
یا میوه در ساعات نیم‌روز.

من نشستنگاه بلوطی را دوست دارم،
در زیر درخت بلوط،
آن‌جا که پیران دهکده دیدار می‌کنند،
و از تماشای بازی‌های ما می‌خندند.

من همه‌ی همسایگان‌مان را دوست دارم،
اما، همان که عاشق تو باشم
آنان را همواره دوست خواهم داشت

اما تو از برای منی،
همه‌چیز و همه‌کس...

#ویلیام_بلیک

🤍
دیدگاه ها (۰)

چشم هايت، چشم هايت، چشم‌هایتبگذار خمار آلوده وخوشبخت بنگرند،...

تو را دوست دارم آن‌سان که هرگز کسی را دوست نداشته‌ام ...

‌‌تجربه‌ی دوست داشتن، یک خوشبختی است.گاهی حتی فراق، خوش است....

چقدر خوب است همیشه در زندگی‌تان کسی را داشته باشید که حتی در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط