مرا از خواهش چشمان خود سیراب کن دریا

مرا از خواهش چشمان خود سیراب کن دریا
کویر خاطرم را بی قرار آب کن دریا

برایت مرغ دریایی شدم، پرواز من تا توست
مرا در چشم های آبی خود قاب کن دریا

تو آن راز عطشناک سترگ آبی و ... من،موج
دل عاشق ترینم را ببر،بی تاب کن دریا

نگاه ماهی پولک طلایت بی تو بی رویاست
به یک بوسه،به یک لالایی او را خواب کن دریا

ببخشا کفر دل دریایی دریا پرستت را
مرا قربانی "دریا، مرا دریاب" کن دریا

حضور شرجی ات را باز در پیراهنم پر کن
در آغوشم بکش، دلتنگی ام را آب کن دریا
دیدگاه ها (۲)

دلم گرفته ای رفیق !....

من که قرار بودقوے باشمبر روے گونه هام چرا اشک است؟!

خبر مرگم عاشقت شده اموسط اینهمه گرفتاری ...عاشقتم رفیق بی وف...

در من دیوانـہ اے جا ماندہ ڪـہ دست از دوست داشتنت بر نمی‌دارد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط