اصلا امشب شب ساکت بودن نیست فردا شب مثل این ساعت همه چ

اصلاً امشب شبِ ساکت بودن نیست، فردا شب مثل این ساعت همه چی تمومه.
سادات ببخشن،

فردا شب مثل امشب،ابی عبدالله لباسشم بُردن، عمامه شو بُردن، کفشاشو بردن، چی بگم دیگه؟
انگشترشو بردن....*😭 😭 😭 😭

یازهرا😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭

وقتی حسین انا الیه راجعون گفت

مرگ خودش را از خدا می خواست

زینب

*از کنار خیمه رد شد دید داداشش داره نجوا می کنه.
" یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ"
دید صدا، صدای همیشگی نیست. لحن، لحن همیشگی نیست.😭 😭
این ناله ها ناله های همیشگی نیست. فهمید شب آخره.
دید داداشش زیر لب داره از مرگ حرف می زنه. 😭
رفت تنهایی تو خیمه.
مقتل میگه نشست هی زد تو صورت خودش. هنوز هیچ خبری نشده، عاشورا نیومده، آنقدر خودشو زد بیهوش شد.

الله اکبر. 😭 😭 😭 😭 😭

چندین بار ابا عبدالله اومد خواهر رو به هوش آورد.
صدا زد:
خواهر دیگه از فردا قافله سالار تویی...*😭 😭 😭

محکم گره زد معجر خود را از امشب

یعنی علمدار حرم فرداست زینب

امشب شب قدره، شب احیاست.
امشب رو ابی عبدالله وقت گرفت بیشتر گریه کنه.
امشبُ ابی عبدالله تا صبح تو خیمه ها سجده کرد و دعا کرد.*😭 😭
#محرم
دیدگاه ها (۱)

بزار چند خط روضه بگم دلم داره می ترکهاخ اباعبدالله اومد خیمه...

اخ می دونی بی بی چه وعده ای به حسین داد گفت ، تو فقط دست به ...

روز دهم بنام آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام دوستان امشب ...

روز دهم بنام آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام 🔆 وی با دیدن...

ویو ا /تکه یهو دستش رو گذاشت روی رون پام و فشار داد و گفت بی...

#چرا_ما6اریکا:بدویید بریم پسرا اومدن...کلارا:لعنتیراوی:دخترا...

پارت پنجم رمان عشق اجباری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط