جانا سری به دوشم و دستی به دل گذار

جانا سری به دوشم و دستی به دل گذار
آخر غمت به دوش دل و جان کشیده ام

دیگر گذشته از سر و سامان من مپرس
من بی تو دست از این سرو سامان کشیده ام
#شهریار
دیدگاه ها (۲)

ای آنکه طبیب دردهای مائیاین درد ز ِحَد رفت چه میفرمائی !؟ #م...

افق تاریک دنیا تنگ نومیدی توان فرساست .میدانم .ولیکن ، ره سپ...

دوام بیار حتی اگر طناب طاقتت به باریک ترین رشته اش رسید حتی ...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

💝ترسم از دستِ تو در دامِ بلا جان بدهمیا بسوزم ز غمت ، یا که ...

صحرا صحرا دويده ام سرگردان از پي #تودريا دريا گذشته ام در #ط...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط