یک نفر باید باشد

یک نفر باید باشد
وقتی نفس‌هایت میبُرند
عوض اینکه گلو ‌صاف کند برای نصیحت روبه‌رویت بنشیند و با لبخندش بفهماند آماده ‌است تا بگویی
و گاهی که حرف زدن برایت سخت شد سرش را پایین بی‌اندازد تا بی‌خجالت بگویی برایش،
بغضت را که فهمید بی‌تابی از چشمانش ببارد
اشک که از چشمانت سُر خورد آغوشش را باز کند
پیشانی‌ات را ببوسد
انگشتانش رویِ گونه‌ات رژه بروند
آرام که شدی
حرف‌هایِ بزرگانه نزند
وعده‌هایِ ابلهانه‌ای مثل « بزرگ میشوی یادت میرود » ندهد
و با نهایت بی‌رحمی نگوید « اینها که درد نیست ... »
با صدایی که معنایِ کاملِ آرامش است
بگوید : «تو بخند ...
من تمامِ درد‌هایت را به جان میخرم»
باش لعنتی :)))
باش که این حالِ دیوانه‌ام تو را بیشتر از اکسیژن طلب میکند ...

#کوثر_حجازیان
دیدگاه ها (۲)

صمیمیت، عبور از یک خط نیست که بگویی خب، حالا و بعد از فلان ا...

+ دوستت دارم- دوستش دارم+ کاش من اون بودم- کاش تو اون بودی+ ...

یک وقتهاییبعضی شباهت هاآدم را نصف جان میکنند..مثلا صدایی کهش...

یخ زدنم بهانه بوددلم آغوش و دستان گرمت را میخواستوگرنهپاییز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط