قسمتم این استمیدانم زلیخا میشوم

قسمتم این است...میدانم زلیخا میشوم
پرده ها می افتد و یکباره رسوا میشوم

من که بانوی عزیز قصه هایی بوده ام
در خیالم هم نمی دیدم که تنها میشوم

از هوس تا عشق راهی سخت را لنگیده ام
عاشقی هستم که معنی تمنا میشوم

یوسفم دور است و من در حسرتش خشکیده ام
یک نگاه آبی اش کافی است ....دریا میشوم

پیر و زشتم بس که در دوری او نالیده ام
گفته ام وقتی بیاید ....باز زیبا میشوم

او عزیز قلب تنهای من است و تا ابد
یوسفم میماند و با او زلیخا میشوم
دیدگاه ها (۳)

ناامید شدن بدترین درد روی زمینه اما بدتر ازاون اینه که درد د...

اشڪاݧقاصدک ! پیکر ریخته ام را تا کجا می بریروی این ویرانه ها...

راهـے شدنــ دستــ منــ نــبودآنـقدر رسیدهــ امکهـ دیگر مقصد ...

بزن مطرب که امشب بی قرارم...هوای گریه داره حال زارم...بزن م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط